سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 


آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :39671
تعداد کل یاداشته ها : 24
103/1/10
2:10 ص


انتقاد و پیشنهاد پیرامون گروه فلسفه دانشگاه اصفهان

مهلت تا تاریخ 91/1/14



90/12/13::: 1:23 ص
نظر()
  
  

چکیده

بی‌گمان، "وجود" از مفاهیم اساسی در فلسفه افلاطون است. در این باره، سه گفتگوی جمهوری، پارمنیدس و سوفیست از اهمیت خاصی برخوردارند. در جمهوری، از وجود در رابطه با خیر برین، در پارمنیدس در پیوند با "یک" یا "احد" و بالاخره در سوفیست در ارتباط با «سوفسطایی» یا دقیقتر بگوییم، با "لاوجود" سخن به میان است.

در جمهوری خیر برین، که روشنترین پاره وجود، نامیده می‌شود، به مثل هم "وجود" می بخشد و وهم "ذات" ؛ در پارمنیدس، یک باشنده که حاصل مشارکت "یک" در وجود است سرآغاز شمار بی‌نهایت "باشندگان" است، و اما در سوفیست، "وجود" لازمه تعریف "لاوجود" و در نتیجه لازمه تعریف سوفیست است.

در این مقاله به بررسی معانی "وجود" در این سه گفتگو می پردازیم.   

 کلید واژه ها: خیر برین،احد(یک یک)،واحد(یک باشنده)،صور یا مثل،جهان محسوس و لا وجود.

 


90/12/13::: 1:22 ص
نظر()
  
  

چکیده 

ارسطودر مواردی موضوع فلسفه اولی را موجود نامتحرک یا خدا دانسته و در موارد متعدد دیگر موضوع آن را موجود بماهوموجود شمرده است. آیا این دو موضع، دو باور ارسطوئی اصیل بوده و با هم قابل جمع‌اند یا باید دو موضع متناقض تلقی گردند که ارسطو از اولی به دوم عدول نموده است؟ ثمره فرض عدول به موضع دوم این است که خدا را نمی‌توان وجود خواند و در نتیجه ما بعدالطبیعه و الهیات دو دانش مستقل می شوند در حالی که بنا به فرض عدم عدول یعنی بنا بر موضع نخست, ما بعد الطبیعه همان الهیات خواهد بود. راههایی که در این‌جا برای حل مسئله مورد استفاده قرار می‌گیرد از این قراراند: تحقیق مسئله از منظر حکمت یا دانش مورد جستجو که خود حاوی دو راه جداگانه خواهد بود، سپس تحقیق بر مبنای معانی وجود نیز ادامه می‌یابد، تا سرانجام نتیجة تحقیق از این راه های گوناگون با یکدیگر مقایسه شود.



کلید واژه‌ها‌‌‌: مقولات، وجود، جوهر، محرک نامتحرک نخستین، فعلیت، خدا. 

 


90/12/13::: 1:22 ص
نظر()
  
  

چکیده:

نظریه ی حرکت جوهری یکی از ابتکارات ملاصدارای شیرازی است که به اعتقاد او بر پایه هایی از برهان، قرآن و عرفان روییده و پیامدهای متنوع و متعددی در زمینه ی فلسفه و الهیات به کرسی نشانیده است. مشکل بزرگ این نظریه گم شدن یا انعدام موضوع است و بدون حل این مشکل ظریه ی حرکت جوهری هر چند مبرهن باشد پذیرفتنی نخواهد بود. خود صدرالمتالهین توجه کامل به این مشکل داشته و برای حل آن راههای متعددی را ارائه نموده است. در اینجا بعد از ذکر دو دلیل شیخ الرئیس در مخالت با این نظریه که در واقع به طرح مشکل اشاره نموده است، کوششهای صدرالمتالهین در آثار مختلفش در قالب دو پاسخ نقضی و شش پاسخ حلی گرد آمده، تبیین می شود. شروع بحث به دلیلی که خواهد آمد، با نگاهی بسیار کوتاه به تاریخچه ی فلسفی حرکت و جوهر خواهد بود. سس مقاله به کار تتبع و تبیین راه حل های ملاصدرا بسنده ننمده، راه حلهای او را از حیث سازگاری مورد توجه و داوری قرار خواهد داد.

واژه های کلیدی:

حرکت، جوهر، موضوع، هیولا و صورت.


  
  

چکیده

دکارت مؤسس فلسفة جدید و یکی از بنیانگذاران عالم تجدد است. در تفکر دکارت بین عالم و آدم جدایی و فاصلة اساسی ایجاد می‌شود و بشر براساس اندیشة بشری و برمبنای تصورهای واضح و متمایز خویش حقایق اشیاء را تعیین می‌کند و به این معنا آنچه امروز سوبژکتیویسم یا اصالت موضوعیت نفسانی خوانده می‌شود بر اندیشه و نگاه آدمی غلبه می‌کند. هیدگر متفکر بزرگ قرن بیستم تفکر دکارت را سرآغاز غلبة اندیشه تکنیک، دوری از تفکر معنوی، تحول در مبنای حقیقت و خود بنیادی و بشر انگاری می‌داند. دکارت به روایت هیدگر با مبنا قرار دادن کوژیتو (فکر می‌کنم) همه چیز را بر فکر بشر استوار می‌کند و بشر را مدار و محور حقیقت قرار می‌دهد. در مقالة حاضر برخی از جنبه‌های تفسیر هیدگر از دکارت را مورد ملاحظه قرار می‌دهیم.

 کلید واژه‌ها: دازاین، سوژه، ابژه، کوجیتو، پیش ـ نهادن، حاضر نمائی و آزادی از مهمترین کلید واژه‌های این مقاله‌اند.

 


  
  

چکیده

هگل و هیدگر در دو حوزه فلسفه و فلسفة دین از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند، و بی‌شک از مهمترین موضوعات مربوط به هر دو حوزه موضوع «مطلق» و نیز موضوع رابطه آن با بشر است. تفسیر هیدگر بر "مطلق" و رابطه آن با بشر می‌تواند موج نوین و ویژه‌ای را در پژوهشهای فلسفی، کلامی و نیز حوزه‌های خاص فلسفی مانند معرفت‌شناسی و فلسفه دین بدنبال آورد. اینجا در ابتدا با تفسیر هیدگر از آگاهی مطلق با دو بیان متفاوت آشنا خواهیم شد، سپس رابطة مطلق با انسان مورد تأمل قرار می‌گیرد. پاروسیا و اسکپسیس دو اصطلاح یونانی و دو کلید اصلی برای حل رابطه مطلق با انسان‌اند. با تفسیر اراده مطلق و واکنش انسان نیز فرآیند مشارکت آن دو برای تحقق پاروسیا ـ یعنی ظهور مطلق در پیوند با انسان ـ روشنی می‌یابد. در رابطه مطلق با انسان دوبار و به دو صورت تأمل می‌شود. یکی بر اساس مباحث هیدگر در زمینة آگاهی مطلق و دیگر بر مبنای مباحث وی در مورد نقش تجربه در پاروسیا که دومی بیش از آن یک کانون خاص مورد توجه هیدگر است. و سرانجام نیز نگاهی بر انتقادهای مهم هیدگر به هگل در این موضوع خواهد شد .

کلید واژه‌ها: آگاهی نسبی، آگاهی مطلق، تجربه، انسان، پاروسیا 1 و اسکپسیس2.



 


  
  

چکیده

    در اینجا مقصود آن است که یک بحث تطبیقی بین دو فیلسوف درخصوص مقوله بماهی مقوله ـ صرف نظر از تعداد مقولات و مباحث تفصیلی این دو فیلسوف در مورد تک تک آنها ـ انجام گیرد. لفظ مقوله به جای مقولات در عنوان به منظور تحدید دائره موضوع به نفس مقوله بماهی مقوله انتخاب شده است. به طور مشخص آنچه در اینجا مورد نظر است بعد از اشاره‌ای به تفاوت دیدگاه کانت با ارسطو در مورد مقولات عبارت است از چگونگی تأثر و اقتباس هگل از کانت در زمینة مقولات، انتقادهای هگل از کانت در مورد مقولات، تفاوتهای کانت و هگل در مقولات و بررسی دلیل اینکه چرا هگل در زمینة مقولات در کانت متوقف نگشت و از وی فراتر رفت. به عبارتی می‌توان گفت در اینجا بیشتر اشتراک و افتراق دیدگاه این دو فیلسوف در مورد رابطه مقوله با شی فی نفسه، ذهنیت و عینیت مقولات و نگاههای انتقادی هگل به کانت در این مسئله و دلیل فراروی هگل از کانت در این زمینه بررسی می‌شود.

 

کلید واژه‌ها: مقولات، شی فی نفسه، مطلق، منطق، اندیشه، واقعیت و ایده‌آلیسم.

 


  
  

 رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل

دکتر محمد مشکات

(استاد یار دانشگاه اصفهان)

 چکیده

یک منظر مهم که از آن می‌توان رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل را مورد مطالعه قرار داد آن است که در آغاز به طور دقیق مسئله پدیدارشناسی و هدف آن مشخص گردد. مسئله پدیدارشناسی آگاهی ومعرفت است. این کتاب نشان می‌دهد که چگونه معرفت پدیداری چونان مسیر آگاهی طبیعی به معرفت واقعی، که همانا قلمرو منطق است، منتهی می‌شود. و چگونه معرفت طبیعی با این سفر دور و دراز خود دم به دم مراحل تکوین منطق را پدید می‌آورد. برخی از مطالب که در اینجا در راستای بحث مورد تأمل قرار گرفته‌اند عبارتند از: معنای معرفت، علم، حقیقت و اقسام آن، قید طبیعی برای آگاهی، رابطه آگاهی طبیعی با معرفت پدیداری و رابطه معرفت با علم.

 کلید واژه‌ها

پدیدارشناسی، منطق، معرفت طبیعی، معرفت واقعی، معرفت پدیداری، علم و حقیقت.

 دانلود در ادامه مطلب

ادامه مطلب...

90/12/13::: 1:20 ص
نظر()
  
  

این مقاله آخرین کار پژوهشی است که چکیده آن به زودی در پایگاه حکمت و فلسفه گذارده خواهد شد.


  
  

چکیده

 فرض این تحقیق این است که بدون التفات به وجود، هیچگاه نمی توان به نظریه قابل دفاع و معقولی برای معناداری زندگی دست یافت. از آنجا که در فلسفه اسلامی و غرب صدرا و هیدگر کانون تفلسف خود را وجود قرار داده اند، این تحقیق فرض یاد شده خود را در حوزه ی تفکر  این دو فیلسوف مورد تامل قرار داده است. از سوی دیگر، در بیشتر قرن بیستم در حوزه ی معناداری نظریه ی شخص گرایی رایج بوده است و در حال حاضر نیز نظریه پردازان معناداری در آن دیار عین گرا هستند، بنابراین پیش از استنطاق از دوفلسفه ی صدرا و هیدگر به این دو گرایش غالب نظر شده است تامشخص شود بی التفاتی به وجود در کار نظریه پردازی  معناداری در یک تجربه ی بیش از یکصد ساله چه ثمراتی به بار آورده است. وتا به این ترتیب ضرورت التفات به وجود به حکم تجربه نیز مورد تاکید قرار گرفته و راه برای تامل در حکمت متعالیه صدرا و اندیشه های هیدگر در این زمینه هموارتر گردد.

آنچه از این دو فیلسوف مورد مطالعه قرار می گیرد دقیقاً همان چیزی است که نظریه های طبیعت گرا آن را مغفول گذارده اند، یعنی التفات به وجود یا هستی و نسبت انسان با هستی و امکانات وجودی انسان بر مبنای التفات به هستی و رابطة فعلیت امکانات انسانی با معناداری زندگی او.

 کلید واژه ها

طبیعت گرایی شخص گرا، طبیعت گرایی عین گرا، وجود، خلافت الهی، دازاین، اگزیستانس، اصالت.

 


90/12/13::: 1:19 ص
نظر()
  
  
   1   2   3      >